ما ایرانیان هر اختلاف نظری هم که داریم برای یک هدف والاست، اعتلای ایران عزیزمان، اختلافاتمان همه به خاطر همین است نه چیزی دیگر؛ یکی راهی را مدنظر دارد که دیگری نمی پسندد، حتی اگر مدام مورد مناقشه باشد برای ایران است، حتی اگر مناقشه آنقدر عمیق شود که از هم خیلی ناراحت شویم باز برای ایران است. تاریخ به ما می گوید که ایرانیان هرچقدر که با هم ستیز کنند، به هنگام هجوم بیگانه با مخالف ترین خود نیز همپیمان وهمقدم می شوند، از هزاران سال پیش تا حالا و بدون تردید تا آینده، هجوم بیگانه و خاک کشورمان، قرمزترین خط قرمز تاریخ ماست. هرکس که این غیرت را و شرف را در خود نداشته باشد، ایرانی نیست، اگر چه در این آب و خاک به دنیا بیاید و اگرچه فارسی صحبت کند. چند روز پیش آرش رئیسی نژاد در صفحه شخصی اش نوشت در 27 قرن گذشته ایران پنج بار ویران شده و هر بار از زیر خاکستر برخاسته؛ با همت و باکری، با برادران بایندر با رستم و آریو برزن و با قهرمانانی که هیچ گاه نام و نشانشان را ندانستیم. ایرانیان منسجماند و در برابر دشمن وحشی چون صهیونیست ها باید منسجم بود.
نباید شرف را زیر پا بگذاریم
ناصر آملی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب در استان، در گفت و گو با «خراسان رضوی» گفت: یک واقعیت این است که فارغ از این که ما نسبت به وضع موجود چه باوری داشته باشیم، این کشور خاک ما، خانه ما، وطن ما و ناموس ماست و هر کسی که ادعای شرف و انسانیت و ناموس می کند، نسبت به توحشی که صهیونیست ها دارند با کشور انجام می دهند، همانطور که با دیگر نقاط دنیا کردند، نباید بی تفاوت باشد، فارغ از این که ما نظرمان درباره مسائل سیاسی حکومت چیست، چرا که ما ایرانی هستیم و در این خاک و خانه زندگی میکنیم. این یکی از مبنایی ترین موضوعاتی است که هرکس که به اتفاقات نگاه می کند باید درنظر داشته باشد. ما هر نگرانی، هر نظر و اصلا هر کینه ای که نسبت به وضعیت داریم، باعث نمی شود که انسانیت مان و شرف مان را زیر پا بگذاریم؛ این ها همه مسائل درجه دوم به بعد است.
مگر سال60 همه از وضعیت راضی بودند؟
آملی ادامه داد: بنابراین کسانی که در این شرایط جز دفاع از میهن به چیز دیگری فکر می کنند، به نظر من در انسانیت، شرف و ملیت شان و اصلا هر ادعایی که می کنند باید شک کرد؛ خودشان نیز اولین کسانی باید باشند که در این مسائل شک کنند. مگر آن افرادی که سال 60 به جنگ رفتند و جلوی توپ و تانک ایستادند، همه شان از وضع موجود راضی بودند؟ خیلی واضح است، کشور مورد هجوم یک بیگانه قرار گرفته، تکلیف روشن است، یک مورچه و زنبور نسبت به خانه خودش حساسیت به خرج می دهد این ها چه جور افرادی هستند که کشور زیر بمباران است، منابع نفتی تهران مورد هدف قرار گرفته و داریم می بینیم که هستی افراد چطور به یغما می رود، بعد این ها نشسته اند و حرف می زنند که تقصیر که بوده و مقصر کیست!
کجاست آن شرفی که از فردوسی دم می زند؟
این فعال شاخص اصلاحطلب اظهار کرد: سال هاست که این سلطنت طلب ها به ما اصرار می کنند که نگوییم 28 مرداد کودتا و دخالت خارجی بوده است؛ خب حالا که دارید به وضوح از حضور اسرائیل در این خاک دفاع می کنید، من هم دل پری دارم من هم ناراحتم که چرا دستاوردهای آقای ظریف به باد یغما رفت، من هم ناراحتم که چرا زحمات جوانان اصلاحطلب و اصولگرایان عاقل را به باد دادند، ولی الان اصلا وقت این حرفها نیست. الان دعوای اصلی با کسی است که دارد همه هستی ایران را تهدید می کند. کجاست آن شرفی که از فردوسی دم می زند؟ و امروز سکوت کرده، کجاست شرفی که از میرزاده عشقی و بهار حرف میزند و امروز سکوت کرده است؟
اسرائیل قطعا به دنبال تجزیه ایران است
آملی با بیان این که هیجانات نباید جای منافع ملی ما را بگیرد، بیان کرد: من ناراحتم که چرا نمی توانیم با هموطن خودمان سر بدیهی ترین مسائل گفت و گو کنیم؛ می توانم بگویم که بر اساس شواهد آشکار قطعا اسرائیل به دنبال تجزیه ایران است، اصلا تردیدی نکنید؛ چندین سال پیش در شبکه بی بی سی، با یکی از کردهای وطن فروش مناظره ای داشتم، آن جا گفتم رهبر شما یعنی مهتدی، در مصاحبه ای با همین بی بی سی گفته از عربستان و اسرائیل پول دریافت می کنیم، پس تو چطور می توانی بگویی که جزو این خاک هستی؟ مشخص است که اگر این کمربند امنیتی ایران پاره شود، ایران چندپاره خواهد شد؛ فقط موضوع حکومت که نیست. آن موقع چه چیزی برای ما می ماند؟ باید به آن پهلوی ها بگوییم که تئوری ذلت و فرومایگی نمی تواند دیدگاه سیاسی باشد.

کسانی را که از اسرائیل حمایت می کنند، نمی توان ایرانی نامید
محمد صادق جوادی حصار سخنگوی حزب اعتماد ملی نیز درباره انسجام ملی در شرایط جنگی به «خراسان رضوی» گفت: ابتدا باید به تعریف روشنی از ملت برسیم، ملت به مجموعه ای از انسان ها گفته می شود که در جغرافیای مشخص با قواعد و فرهنگ مشخص با یکدیگر زندگی می کنند؛ هر مجموعه ای که درون یک جغرافیا زندگی می کنند اسمشان ملت نیست، پذیرش فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها در یک جغرافیا، همزمان و هم مکان می شود ملت. حالا یک اتفاقی برای ملت ایران افتاده است، ملت ایران یعنی انسان هایی که در جغرافیای ایران زندگی می کنند، هویت مشترکی برای خودشان قائل هستند، از قومیت های متفاوتی نیز تشکیل شده اند و یک هویت مشترکی به نام ایرانی بودن دارند. حالا کسانی که از آسیب دیدن ایران احساس ناراحتی نمی کنند، دیگر نمی توانند ذیل ملت ایران قرار بگیرند، کسی می تواند در داخل ایران زندگی کند، فارسی صحبت کند اما جزو ملت ایران نباشد. کسی می تواند شناسنامه ایرانی داشته باشد اما تعلقی به این هویت نداشته باشد و جزو ملت نباشد؛ مثلا بگوید برای این که من حکومت کنم، حاضرم نصف مردم کشته شوند، خب این دیگر هویت و ملیت ایرانی ندارد.
این فعال اصلاحطلب استان با تاکید بر این که ما همه دلمان برای اعتلای ایران می تپد، افزود: ما میخواهیم ایرانی آزاد و آباد داشته باشیم، خب حالا یکی ممکن است بگوید من همچین هویتی را نمیخواهم، من دوست دارم همه برده من باشند، او دیگر ذیل ملت تعریف نخواهد شد. حالا آن کسانی که از حمله به ایران خشنودند، باید در اطلاق هویت ایرانی شان تردید کرد. در مقابل می بینید افراد بسیار زیادی که به اصطلاح جزو اپوزیسیون حکومت ایراناند، وقتی پای هویت ایرانی و حمله اسرائیل به میان می آید همه چیز را کنار می گذارند و به صراحت می گویند که کسی حق ندارد هویت ایرانی را به مخاطره بیندازد.سخنگوی حزب اعتماد ملی در واکنش به این که تاجزاده از داخل زندان با صراحت به تقبیح حمایت افراد از حمله به ایران سخن گفت؛ اظهار کرد: کسی که دغدغه اعتلای ایران در وجوه مشترک سیاسی و فرهنگی و هویتی را دارد این عمل را تقبیح می کند و هر کسی که آن را به خطر بیندازد، غیر ایرانی است؛ حالا می خواهد مدعی وراثت تخت و تاج هم باشد. جوادی حصار در پایان خاطرنشان کرد: در شاهنامه هم داریم که پاره ای از آدم ها روح دژخیمی در آن ها حلول می کند نمونه آن ها همین ضحاک است که نیمی از کشور را به خاک و خون می کشد برای این که به تخت شاهی برسد.