
سیستمهای شنود عراقی پیشرفتهتر بود. تازه، هر چند وقت یک بار عوض میکردند. اما ما با شنودمان کارهای قشنگتری میکردیم. بعضی وقتها، یگانهایشان را هدایت میکردیم. بهشان خط میدادیم. مثلاً میخواستند پاتک کنند، میرفتیم روی خطشان. آنقدر ظریف که از پاتک کردن منصرف میشدند. میخواستند عملیات کنند، میرفتیم روی باندشان که، عملیات نکنید؛ یا بکنید، اما به این گرا. آنقدر که بارها و بارها حرفمان را گوش دادند و رفتند جای دیگر یا از جایی رفتن پشیمان شدند.